(mysqli): SELECT cms_blocks.pn_bid as bid,
cms_blocks.pn_bkey as bkey,
cms_blocks.pn_mid as mid,
cms_blocks.pn_title as title,
cms_blocks.pn_content as content,
cms_blocks.pn_url as url,
cms_blocks.pn_position as position,
cms_blocks.pn_weight as weight,
cms_blocks.pn_active as active,
cms_blocks.pn_collapsable as collapsable,
cms_blocks.pn_defaultstate as defaultstate,
cms_blocks.pn_refresh as refresh,
cms_blocks.pn_last_update AS unix_update,
cms_blocks.pn_language as blanguage,
cms_blocks.pn_position as postion
FROM cms_blocks
WHERE cms_blocks.pn_active = 1
AND (cms_blocks.pn_language='far' OR cms_blocks.pn_language='')
ORDER BY cms_blocks.pn_weight
(mysqli): SELECT cms_modules.pn_name,
cms_modules.pn_displayname,
cms_modules.pn_id
FROM cms_modules
|
(mysqli): SELECT cms_hooks.pn_tarea,
cms_hooks.pn_tmodule,
cms_hooks.pn_ttype,
cms_hooks.pn_tfunc,
cms_hooks.pn_action,
cms_hooks.pn_object
FROM cms_hooks
WHERE cms_hooks.pn_smodule = 'htmlpages'
بسم الله الرحمن الرحیم
آیا این روش، علمی است؟!
(معرفی پایگاه اینترنتی تراث)
چندی است که جناب آقای دکتر محسن کدیور به سبب دیدگاههای ویژهای که ارائه کردهاند، به گونهای نو شناخته میشوند.
ایشان دراردیبهشتماه سال 1385 با نگاشتن مقالهای که در فصلنامهی مدرسه نوشتند، نگاهها را بهسوی خود متوجه کردند. این مقاله، «قرائت فراموش شده: بازخوانی نظریهی علمای ابرار» نام داشت.
مقالهی ایشان که عنوانش گویای طلوع «نظریه»ای جدید در تاریخ کلام شیعه بود، از آن پس مبنای تمام فعالیتهای تبلیغی ایشان قرار گرفت. به این معنا که جناب آقای دکتر کدیور، در مناسبتهای دینی موضوعی را برمیگزیدند که هم با آن مناسبت همخوان باشد، و هم بهگونهای در مسیر القای نظریهی علمای ابرار قرارگیرد.
بهعنوان نمونههایی که به زمان پیش از انتشار مقاله مربوط میشدند؛ ایشان در جلساتی که در آذرماه سال 1384 در دانشکدهی فنی دانشگاه تهران (دانشکدهی مهندسی برق و کامپیوتر) برگزار کردند، در پی آموزش همین نظریه بودند.
ایشان سپس؛ در شب بیستوسوم ماه مبارک رمضان سال 1426 قمری (پاییز 1384 شمسی) در حسینیهی ارشاد در سخنرانیای با عنوان «چرا تشیع؟»، علت شیعهبودن خود را درستتر بودن قرائت امامان نسبت به دیگران دانستند نه برگزیدگی الهی ایشان.
در محرم سال 1427 قمری (زمستان 1384 شمسی) در دوسخنرانی تحت عنوان «بازخوانی امامت در پرتو نهضت حسینی» و «سیری در ادعیهی سیدالشهداء از عرفه تا عاشورا» نیز به گزینش نمونههایی عینی برای نظریهی خود پرداختند.
ایشان در روزهای میانی اسفندماه سال 1384 در مراسمی نیمهخصوصی، زیارت جامعهی کبیره را، هم از نظر سند و هم از دیدگاه دلالت فاقد هرگونه اعتبار معرفی کردند.
«بازخوانی منابع اعتقادی» موضوع سخنرانی ایشان در شب بیستوسوم ماه مبارک رمضان سال 1427 قمری (پاییز 1385 شمسی) بود. ایشان که بنا به گفتهی خودشان، مهمترین رویکردهای سالانهی خود را در این مناسبت عرضه میکنند، در آن مراسم به بازخوانی یکی از منابع اعتقادی شیعه پرداخته و کتاب «کافی» را که از اساسیترین منابع اعتقادی شیعه است، از پایبست ویران نشان دادند.
روزهای پایانی سال 1385 هم شاهد ارائهی «طبقهبندی متون اعتقادی» از جانب ایشان بودند که در مجلسی نیمهخصوصی بیان گردید.
آقای دکتر کدیور در شب بیست و یکم ماه رمضان سال 1428 قمری (پاییز 1386 شمسی) در مراسم احیاء سخنانی در همین راستا بیان کردند و فردای آن شب نیز در مراسمی که به مناسبت سالروز شهادت نخستین امام شیعیان برگزار گردید، نامهای از آنحضرت را برای استحکام بیشتر نظریهی خود شرح دادند.
مراسم شب و بیستوسوم ماه مبارک رمضان آنسال اما بهگونهای دیگر برگزار شد. چندی پیش از آن، آقای دکتر کدیور وعده داده بودند که امسال نیز مانند سال گذشته به «بازخوانی منابع اعتقادی» خواهند پرداخت. یعنی کتابی دیگر از منابع اعتقادی شیعه را نقد خواهند کرد. این موضوع حتی در پایگاه اینترنتی ایشان نیز انعکاس یافت. همچنین؛ قرار بود که متن این سخنرانی که باید در فصلنامهی مدرسه به طبع میرسید، به آن پایگاه نیز انتقال یابد.
اما چنین نشد. و بااینکه علاقمندان منتظر شنیدن نظرات جدید ایشان بودند، ناگهان موضوع سخنرانی به نقد دیدگاههای آقای مصطفی ملکیان تغییر یافت.
این تغییر موضوع، در محرم همانسال (زمستان 1386) نیز تکرار شد. به این معنی که ایشان موضوع سخنرانی خود را ـ که «حسین، مدافع قرآن» بود ـ بهناگاه تغییرداده و به نقد آراء آقای دکتر عبدالکریم سروش روی آوردند! این در حالی بود که مجری مراسم عنوان سخنرانی ایشان را «حسین، مدافع قرآن» اعلام کرده و خود ایشان نیز در ابتدای سخنرانی، بر آن تأکید ورزیده بودند!!
در کنار این مناسبتها، جلسات پانزدهروزهی ایشان در حسینیهی ارشاد (قرآن و انسان معاصر) نیز که از سال 1384 آغاز شده بودند نیز شاهد ارائهی برخی نظرات علمای ابراری ایشان میبودند که به مناسب بحث بیان میشدند.
مطالب ذکرشده نمونههایی از تغییر موضع نظری آقای دکتر محسن کدیور بودند که در سالهای اخیر رخ دادند. تغییر موضعی که با انتشار مقالهی «قرائت فراموش شده: بازخوانی نظریهی علمای ابرار» شروع شد و تمام فعالیتهای فرهنگی ایشان را تحت تأثیر قرار داد.
از همان ابتدای طرح این مقاله، کسانی که در این زمینه ها مطالعاتی داشتند، مطالبی در نقد دیدگاه های آقای دکتر کدیور نگاشتند و انتشار دادند. برخی از آن نوشتارها از این قرارند:
1. امامت، عدالت، عقلانیت (نقدی بر گفتار محسن کدیور درباره ی امامت)، ذبیح الله اسماعیلی؛
2. اندیشه ی امامت در گذر تاریخ، محمد صفر جبرئیلی؛
3. تحلیلی دربارهی «بازخوانی امامت در پرتو نهضت حسینی»، دکتر محمد محمدرضایی؛
4. جایگاه امامت در اسلام، محمد صدرزاده؛
5. دعوی تحریف مفهوم امامت، بهزاد حمیدیه؛
6. طبقهبندی بیثمر، بهزاد حمیدیه؛
7. کژخوانی تاریخ تشیع، دکتر محمد محمدرضایی؛
8. متدولوژی نقد حدیث در جریان روشنفکری، بهزاد حمیدیه؛
9. نقد امامتپژوهی کدیور، بهزاد حمیدیه؛
10. نقد سخنرانی تأملی در متون اعتقادی، دکتر جواد علایی؛
11. نقدی بر سخنرانی «بازخوانی امامت در پرتو نهضت حسینی»، مهدی نصیری؛
12. نمونه ای از یک نقد عالمانه، مؤدبانه، و بهشتی، رضا مختاری؛
13. نقد مقالهی تأملی در منابع اعتقادی، حسن انصاری؛
14. شاخصهای امامت در تفکر شیعی، علی ربانی گلپایگانی؛
15. تأملی در محتوای سخنرانی دکتر کدیور دربارهی بازخوانی مفهوم امامت، روزنامهی همشهری؛
16. نقد سخنان محسن کدیور (نقدی بر «بازخوانی امامت در پرتو نهضت حسینی»)، علیاکبر عالمیان.
گروه ما نیز که از پاییز سال 1384 در گروه مهندسی برق و کامپیوتر دانشکدهی فنی دانشگاه تهران با آقای دکتر محسن کدیور و دیدگاههای ایشان آشنا شده بودیم، تصمیم گرفتیم که به جمع این منتقدین بپیوندیم. (شرح آشنایی ما با ایشان در همین پایگاه اینترنتی در قسمت «سرگذشت آشنایی با آقای دکتر محسن کدیور» موجود است.)
شروع کار جدی ما در تیرماه سال 1386 بود. به این معنا که با حضور در جلسات پانزده روزهی ایشان در حسینیهی ارشاد، هرگاه موضوعی از سخنرانیهای ایشان را غیرقابل قبول میدیدیم، نقدهایی با امضای «جمعی از دانشجویان دانشکدهی فنی دانشگاه تهران» پخش میکردیم.
در جلسه ی نخست (15 تیرماه 1386) که موضوع «حق و باطل» مورد توجه قرار گرفته بود، آقای دکتر کدیور به دوست ما اجازه دادند تا نوشتهی خود را پخش کند ولی به مسؤول جلسه خلاف آن را اظهار داشتند!
این دوگانهگویی موجب شد که مسؤول جلسه نیز بنابر مسؤولیت خود با دوست ما درگیر شود و یکی از شرکتکنندگان قدیمی (جناب آقای بیانی) هم به حملاتی سخت بپردازد و دوست ما را «مأمور» و ... بخواند!!
واکنش دوست ما این بود که بدون ابراز اندکی بی احترامی، جلسه را ترک کرد!
این مسأله موجب شد که آقای دکتر کدیور بطور عمومی اجازه دادند تا نقدهای مورد نظر در جلساتشان پخش شوند!
از آن پس بود که برای رعایت احترام مسؤولین حسینیهی ارشاد، نقدهای ما جلوی در این مؤسسه، ـ و نه در سالن سخنرانی آقای دکتر کدیور ـ پخش میشدند.
البته این اجازهی رسمی نیز که به موافقت مسؤولین حسینیهی ارشاد موکول شده بود، همیشه رعایت نشد؛ چرا که گاهی پیش میآمد که کمککاران آقای دکتر کدیور حتی به بستن درهای حسینیهی ارشاد متوسل میشدند تا از توزیع نقدهای جمعی دانشجو جلوگیری کنند!!
جناب آقای دکتر کدیور حتی به این مرحله هم رضایت ندادند. به این معنی که پس از شب بیستوسوم ماه مبارک رمضان سال 1428 قمری (پاییز 1386 شمسی) که نقد مفصل ما بر نظرات ایشان دربارهی سند زیارت جامعهی کبیره پخش شد، به بدگویی پرداختند و گروه ما را «دانشجویانی یکلاقبا» نامیدند که نمیتوانند جزوهای با آنوضع را تهیه کرده و توزیع کنند!! ایشان همچنین؛ از ما خواسته بودند که هویّت خود را اعلام کنیم.
این در حالی بود که ایشان به یقین ما را به یاد داشتند؛ چرا که تعطیل شدن جلسات ایشان در دانشکدهی فنی دانشگاه تهران به سبب سؤالاتی بود که یکی از دوستان جمع ما صورت گرفت. (شرح این مسأله در بخش «سرگذشت آشنایی با آقای دکتر محسن کدیور» در همین پایگاه آمده است.)
خوشبختانه پاسخ برخی اتهامهای ایشان ـ به شکلی ناخواسته ـ در جزوه ای که همان شب ـ تحت عنوان «سرگذشت آشنایی با آقای دکتر کدیور» ـ توزیع شد، آمده بود!! این مسأله موجب شد که حتی برخی علاقمندان ایشان نیز به تخطئهی گفتار اتهام-گونهی ایشان بپردازند و آن را تقبیح کنند. (برخی از آن نظرات در وب لاگ «ایستگاه اندیشه» که در آن زمان بیانگر نظرات و مقالات جمع ما بود، انعکاس یافتند.)
آنچه از سوی جمع ما در مدت حضور در جلسات ایشان (تیر تا اسفند 1386) توزیع گردید، به قرار زیر است:
1. آیا معیار حق و باطل در دنیا مشخص نیست و تنها «در قیامت حق واقعی به مرئی و منظر همگان خواهد رسید»؟، 7 تیر 1386.
2. اعتقاد به دو دیدگاه متضاد در یک موضوع !، 21 تیر 1386.
3. هرسخن جای دارد!، 3 مرداد 1386.
4. بررسی زیارت جامعه ی کبیره (جایگاه زیارت جامعه نزد علمای شیعه)،
5. معرفی کتاب «سلیم بن قیس هلالی». 5 شهریور 1386.
6. اطاعت از رسول خدا تا کجاست؟، 20 رمضان 1428 قمری. (مهر 1386).
7. بررسی زیارت جامعه ی کبیره، 22 رمضان 1428 قمری. (مهر 1386).
8. سرگذشت آشنایی با آقای دکتر کدیور، رمضان 1428 (مهر 1386).
9. بحثی قرآنی درباره ی امکان رؤیت شیطان، آبان 1386.
10. بازخوانی امامت در پرتو نهضت حسینی، 9 محرم 1429 قمری.
11. معنی کلمه ی «غنیمت» در آیه ی خمس، دی 1386.
12. بحثی قرآنی درباره ی شفاعت، 25 بهمن 1386.
13. سخنی با آقای دکتر محسن کدیور درباره ی خمس، 25 بهمن 1386.
نکتهی بسیارمهمی که باید مورد توجه قرار گیرد، این است:
در مدتزمانی که از ارائهی مقاله و سخنرانیهای تجدیدنظرطلبانهی آقای دکتر کدیور در بازخوانی نظریهی علمای ابرار گذشته، نقدهای بهنسبت زیادی در بررسی گفتار ایشان نوشته شدهاند. برخی از نویسندگان نیز از نظر شأن و مرتبهی علمی، حداقل در اندازهی ایشان هستند. اما در این مدت هیچگونه جواب و پاسخی از سوی ایشان ارائه نشده است!!!
تنها شاهد بودیم که در برخی سخنرانیهای خود از نوشتهشدن نقدها ابراز تشکر کردند و در برخی محافل نیز از کثرت نقدهای نوشته شده بالیدند و آن را شاهدی بر استواری نظر خویش دانستند!!
در این میان؛ تکلیف ما نیز که دانشجویانی بیش نیستیم و در برابر دیگر نویسندگان وزن چندانی نداریم، روشنتر است! به این معنی که ایشان بجز تخریب و بدگویی و و روی ترش نشان دادن، واکنش دیگری ابراز نکردند!! البته یکبار نیز در جلسهای به پاسخ پرداختند که به نظر ما در واقع تأییدی بر سخنان ما بود نه پاسخی در رد نوشتهی ما!
اینجاست که باید پرسید: آیا این است روش علمی؟! آیا سیرهی دانشمندان این است که مطلبی را بگویند و فضایی را ایجاد کنند، اما هیچ واکنشی نظری به سخنان منتقدان بهدست ندهند؟!
میدانیم که هرگاه محققی به نظریهای جدید دست پیدا میکند، آن را در یکی از نشریههای علمی منعکس میکند. آنگاه دانشمندانی که در آن زمینه دستی دارند، به بالندگی نظریهی او یاری میرسانند و یا اشکالاتی را که به ذهنشان رسیده، مطرح مینمایند.
در این مرحله است که آن محقق دانشمند نظریهی خود را پیش میبرد و یا آن را اصلاح میکند.
این سیرهی علمی همان چیزی است که در روش و برخورد آقای دکتر کدیور نمی بینیم!!
ایشان بدون آنکه اندک توجهی به آن انتقادها ـ که در موارد زیادی متقن و استخواندار هم هستند، ـ داشته باشند، تبلیغ همهجانبهی نظریهی خود را ـ که با دیدگاههای مهم اعتقادی مخاطبان سر و کار دارد، نه با دنیای آنها ـ در راستای تلاش خویش قرار دادند. نتیجهاش هم سلسله سخنرانی-هایی بود که فهرستی از آنها در بالا آمد. نتیجهای که به تغییر اعتقاد برخی از مخاطبان دینباور ایشان انجامید!
گذشته از این سیرهی غیرعلمی، موضوع دیگری هم در این میان رخ مینمایاند.
آقای دکتر کدیور برآنند که با نوشتن مقالهی «قرائت فراموش شده: بازخوانی نظریهی علمای ابرار» کشفی تاریخی و بیسابقه را نمایاندهاند! این گزاره در ادبیات سخنرانیهای سهگانهی ایشان در دانشکدهی فنی دانشگاه تهران موج میزد که خود ما شاهد آن بودیم!
این در حالی است که حقیقت جز این است. در واقع باید گفت که آنچه آقای دکتر محسن کدیور با این عنوان عرضه کرده و خود را منادی آن میدانند، سالها پیش از این در کتاب «مکتب در فرآیند تکامل» نوشتهی آقای دکتر سید حسین مدرسی طباطبایی بیان شده است. جالب اینجاست که در آن کتاب حتی عنوان «علمای ابرار» نیز آمده است. (مضمون حدیثی که ـ البته با تحریف معنی ـ در صفحهی 74 کتاب آمده است.)
در پایگاه اینترنتی آقای دکتر کدیور، متن مصاحبهای با آقای دکتر مدرسی طباطبایی آورده شده که طی آن، ایشان برآنند که گفتار آقای دکتر کدیور از آراء ایشان گرفته نشده است. ایشان آقای دکتر کدیور را محققی توانا نامیدهاند که با منابع دستهاول اسلامی آشنایی دارد و نیازی به بهره-گیری از نظرات ایشان ندارد.
شاید علت درج این مصاحبه در پایگاه اینترنتی آقای دکتر کدیور پاسخ به همین حقیقت باشد که اصالت مقالهی ایشان را به چالش کشیده است!
با این حال باید گفت که این سخن آقای دکتر مدرسی طباطبایی نمیتواند مبنایی برای آقای دکتر کدیور باشد. چرا-که آقای دکتر مدرسی طباطبایی در همان مصاحبه گفتهاند که مقالهی آقای دکتر کدیور را نخوانده اند!! سخن ایشان از این قرار است:
«نظر آقای دکتر کدیور برگرفته از آراء من نیست. برگرفته از سخن برخی دانشمندان شیعی متقدم است که بنده نظر آنان را در آن کتاب نقل کردهام. راستش را بخواهید من حتی مقاله-ی آقای کدیور را نخواندهام و نمیدانم ایشان آن-سخنان را از کتاب بنده نقل میکنند یا از منابع اصلی. آقای کدیور محقق توانایی است و با منابع دست اول اسلامی آشنایی کامل دارد. آدم دانشمند و صاحبفکر و صاحبنظری است و نیازی به این که ارجاعی یا اندیشهای را از من یا کتاب من بگیرد ندارد. بنده هم شخصاً از نظریهی علماء ابرار جانبداری نکردهام. در همان کتاب هم گفتهام که اعتقاد شخصی من در این مسائل برابر اعتقاد عوام شیعه است که آن را خطّ میانه میخوانم ....»
در کنار این گفتار، باید گفت که متأسفانه کتاب «مکتب در فرآیند تکامل» هم که پیش از آقای دکتر کدیور نظریه ی «علمای ابرار» را طرح کرده، جانب انصاف را در نظر نداشته است.
موارد بسیار زیادی ـ و ازجمله حدیث علماءٌ أبرارٌ ـ در این کتاب دیده میشوند که وقتی با مرجع اصلی مطابقت یابند، ناهمسانی عجیبی را نشان خواهند داد. این بدان معنی است که نویسندهی محترم کتاب در نقلهای خود ویژگی امانتداری را دارا نبوده است!! (تفصیل این موضوع در پایگاه اینترنتی تراث بتدریج ارائه خواهد شد.)
در پایان این گفتار، برای آنکه نمونههای مشهودتری از روش غیرعلمی آقای دکتر کدیور نشان داده شوند، برخی مواردی که ایشان در سخنرانیهای خود روی آنها دست گذاشتهاند و حقیقت را وارونه جلوه دادهاند، آورده میشوند.
در میان نقدهایی که جمع ما در جلسات آقای دکتر کدیور توزیع کرد، دورسالهی «بررسی زیارت جامعهی کبیره» و «بازخوانی امامت در پرتو نهضت حسینی» از حجم بیشتری برخوردار بودند.
رسالهی نخست به ارزیابی سخن آقای دکتر کدیور دربارهی «جایگاه زیارت جامعه ی کبیره در نظر علمای شیعه» و «تحقیق سندی» دربارهی آن زیارت بود. این رساله در مراسم شب بیست-وسوم ماه مبارک رمضان سال 1386 هجریشمسی پخش شد و واکنش تند آقای دکتر کدیور را برانگیخت.
برخی نظرات تحریفکنندهی آقای دکتر کدیور که در آن رساله مورد اشاره قرار گرفتند، به قرار زیرند. خوانندهی گرامی میتواند تفصیل این موارد را در متن این رساله که در پایگاه اینترنتی تراث قرار گرفته، مطالعه کند:
1. ماجرایی که در کتاب «مفاتیح الجنان» دربارهی شأن این زیارت نقل شده، بهشکلی وارونه ارائه گردید. آقای دکتر کدیور در نقل همان ماجرای کوتاه، پنج اشتباه تاریخی آشکار داشتند که متأسفانه برخی از آنها را به هیچروی نمیتوان ناشی از سهو دانست؛
2. آقای دکتر کدیور به تفاوت دیدگاه قدیم و جدید علمای شیعه برای اطمینان به راویان حدیث اشاره نکرده بودند. این در حالی بود که اگر این دیدگاه مورد اشاره قرار میگرفت، ایشان به این آسانی نمیتوانستند سند زیارت جامعه را مردود اعلام کنند؛
3. آقای دکتر کدیور ملاک اطمینان به راویان را به کتابهای رجالی محدود کرده بودند. نااستواری این دیدگاه برای کسی که اندکاطلاعی از علم رجال شیعه داشته باشد، ناخوانده هویداست!
4. ایشان راویان طبقهی چهارم این زیارت را با تخفیف پذیرفتند. این درحالی است که استواری وثاقت آنها با اندکتورّقی در آثار شیخ صدوق روشن و آشکار است؛
5. در بررسی راویان زیارت جامعه، شخصی که «محمد بن ابی-عبدالله کوفی» نام دارد، «محمد بن عبدالله کوفی» معرفی شد!! در پی آن؛ چون نام معرفی شده در هیچیک از کتاب-های رجالی شیعه موجود نیست، هویت این راوی مجهول اعلام گردید و سند زیارت جامعه از درستی ساقط شد!! این در حالی است که «محمد بن ابیعبدالله کوفی» نهتنها مجهول نیست، که معلوم بوده و توثیق شده نیز هست! آقای دکتر کدیور در نقل سند دوکتابی که ملاک تحقیق سندی ایشان بوده، ـ دانسته و یا نادانسته ـ اشتباه کرده بودند!
6. همچنین؛ یکی از راویان که «ابوالحسین اسدی» نام دارد، از سوی ایشان مجهول اعلام شده بود. در صورتی که چنین نیست. با اندکی تحقیق سندی دانسته می-شود که ابوالحسین اسدی شناخته شده و مورد اطمینان است؛
7. ایشان در بیان علت نامقبولی بسیاری از آراء ابن غضائری، رجالی نامدار شیعه، در نظر علمای شیعه، اشتباهی فاحش انجام داده بودند که نادرستی نظرشان تبیین گردید.
در جزوه ی «بازخوانی امامت در پرتو نهضت حسینی» هم به برخی از ایندست برخوردهای غیرعلمی و تحریفآمیز آقای دکتر کدیور با منابع اعتقادی شیعه اشاره شده است. متن کامل این جزوه نیز در پایگاه اینترنتی تراث موجود است:
1. آقای دکتر کدیور در مواردی چند، برخی خطبههای نهج-البلاغه را برای علمای ابرار دانستن امامان آورده بودند. این درحالی بود که فراز دیگری از همان خطبهی مورد نظر خلاف گفتهی ایشان را میرساند. به عبارت دیگر؛ ایشان بهراحتی در بیان مدرک خود «تقطیع» کردهاند!!
2. خطبهها و کلمات بسیارزیادی از متن معتبر نهجالبلاغه در ناهمسانی با نظر آقای دکتر کدیور هستند. ایشان ـ خواسته یا ناخواسته ـ آن خطبه ها را که ـ بهراحتی قابل دستیافتن نیز هستند، ـ از نظر دور داشتهاند. آیا برای ارائهی یک «نظریه» نباید بهشکلی همهجانبه تحقیق کرد؟!
3. ایشان از صحیفهی سجادیه بهعنوان متنی معتبر نام برده-اند. اما باید دانست که در همان متن معتبر مواردی وجود دارد که تصویر علمای ابرار ایشان را نامعتبر می سازد.
و ....
در رسالهی «نقدی روششناسانه بر دو نوشته از آقای دکتر محسن کدیور»، نیز شواهدی از همین روش غیرمحققانهی ایشان دربارهی علامهی مجلسی آورده شدهاند.
اگر این سیره را روشی غیرعلمی نتوان نامید، پس چه باید خواند؟!
این موضوع سبب شد که از چندی پیش طراحی یک پایگاه اینترنتی برای نقد نظرات آقای دکتر محسن کدیور و سایر دیدگاههایی که در این راستا قرار میگیرند، مورد نظر قرار گیرد.
این پایگاه از آن روی که برای بررسی میراث دینی مبتنی بر مذهب تشیّع طراحی شده، با عنوان «تراث» نامگذاری شده است. (www.toraath.com)
پایگاه اینترنتی تراث در مرحله ی نخست برای نقد دیگاههای آقای دکتر محسن کدیور تأسیس شده، اما به آن محدود نمیشود. از این روست که علاقهمندان میتوانند از آن بهعنوان مرجعی رو به پیشرفت دستیابی به دیدگاههای دانشمندان دربارهی میراث اعتقادی شیعه استفاده کنند.
به امید آنکه این پایگاه اینترنتی بتواند قدمی هرچند اندک در مسیر نمایاندن تصویری حقیقی از آنچه به ما شیعیان رسیده، بردارد و در نظر مخاطبان سیرهای علمی داشته باشد.
با تشکر و تقدیم احترام فراوان
مدیریت پایگاه اینترنتی تراث
(جمعی از دانشآموختگان دانشکدهی فنی دانشگاه تهران)
|
(mysqli): SELECT count( 1 )
FROM cms_session_info
WHERE cms_session_info.pn_lastused > 1736947616 AND cms_session_info.pn_uid = '0'
GROUP BY cms_session_info.pn_ipaddr
(mysqli): SELECT count( 1 )
FROM cms_session_info
WHERE cms_session_info.pn_lastused > 1736947616 AND cms_session_info.pn_uid >0
GROUP BY cms_session_info.pn_uid
کاربران حاضر
|
|
فعلا: و حاضر.
شما میتوانید از اینجا وارد سایت شده یا ثبت نام کنید.
|
|
|